آل یاسین | خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

یا امام زمان - آقا بیا

چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
دوباره جنگ نهروان ، دوباره مکر کوفیان
چه حیله ها که ساکن قلوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته به انتظار جمعه ام
دوباره صبح ، ظهر، نه غروب شد نیامدی

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

Merajiha دانلود سریال معراجی ها با کیفیت بالا و لینک مستقیم

بازیگران : محمدرضا شریفی‌نیا، رضارویگری، حمید لولایی، دانیال عبادی,بهاره افشاری,مهران رجبی،علی صادقی, غلامحسین لطفی، نیما شاهرخ شاهی، کامران تفتی، سیدجواد هاشمی، سیدمهرداد ضیایی، کاوه خداشناس، امیر نوری، پندار اکبری، محمود عزیزی، عباس محبوب، حسین مهری، مجید مشیری، مجید شهریاری، اصغر نقی‌زاده، یوسف قربانی، بشیر ادریسی، سهراب یاری، محسن جهان‌ثانی، حسین کرمی، اسماعیل سلطانیان، روزبه معینی، علی منجزی، عرفان برزین، پوراندخت مهیمن، مریم کاویانی، سمانه پاکدل، حدیثه تهرانی، فریبا نادری، هما خاکباش، گیتی معینی و ساقی زینتی

خلاصه داستان :
قرار است تعدادی از شهدای گمنام تفحص شده در یکی از دانشگاه‌ها دفن شوند اما گروهی از دانشجویان با تحریک استاد گنجی اقدام به آشوب و جنجال در دانشگاه می‌کنند. همین آغاز قصه‌ای می شود که گروه دانشجویان مجبور به سفری ناخواسته می‌شوند

 تا قسمت 17 قرار گرفت

  • Salar khasteh

آخرین نبرد در آخرالزمان

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۷ ق.ظ

پیش درامد

شوق آتشین باز آمدن یا آمدن منجی موعود، قرن ها است بشر وامانده از عدالت، معنویت و آزادی را بی قرار ساخته است. هرچند افق نگاه مردمان، گونه های مختلفی به انتظار بخشیده است(۱)، اما این واژه در معنای عام خود یکی از مشترکات بشر وانسان معاصر به حساب می آید. در این میان، ادیان ابراهیمی به این مسأله اهمیتی ویژه می دهند؛ چرا که ظهور موعود در هر یک از این ادیان به مفهوم تشکیل حکومت و سروری بر دیگران است. باتوجه به شرایط کنونی، آنچه دغدغه این نوشتار را فراهم ساخته است، نگاهی کوتاه به بازخوانی اندیشه موعود در جهان مسیحیت است. این مسأله از آن جا مهم و در خور اعتنا است که هم اینک بخشی از جهان مسیحیت با تکیه بر وعده های توراتی انجیلی و فن آوری موجود در دنیای غرب به گونه ای خاص به تأویل و تفسیر آخرالزمان و اندیشه انتظار می پردازد و با ارائه نگاهی جنگ طلبانه، تمامی اهرم های خود را برای تحمیل نظریه خویش به کار می برد. از این رو، با گذری کوتاه بر اندیشه بازگشت مسیح، تلاش خواهیم نمود تا از زاویه ای دیگر به این ماجرا بنگریم.

مسیحیان و بازگشت مسیح

اندیشه بازگشت عیسی علیه السلام یکی از باورهای غالب جامعه مسیحیت است. این شوق و انتظار، در بخش های قدیمی تر عهد جدید مانند رساله اول و دوم پولس به تسالونیکیان به خوبی منعکس گشته است. اما در رساله های بعدی مانند رساله های پولس به تیموتاؤس و تیطس، همچنین رساله های پطرس به بعد اجتماعی مسیحیت توجه شده است. این مسأله از آن جا ناشی می شد که عیسویان با گذشت زمان پی بردند که بازگشت مسیح علیه السلام برخلاف تصور آنان نزدیک نیست.(۲) هرچند اقلیتی از آنان بر این عقیده باقی ماندند که عیسی به زودی خواهد آمد و حکومت هزارساله خود را تشکیل خواهد داد؛ حاکمیتی که به روز داوری پایان خواهد یافت. از همین رو، از دیر باز گروه های کوچکی به نام هزاره گرا در مسیحیت پدید آمده اند که تمام سعی و تلاش خود را صرف آمادگی برای ظهور دوباره عیسی در آخرالزمان می کنند.(۳) البته، وجود آیاتی در انجیل این حالت انتظار را تشدید می کند و با اشاره به عدم تعیین وقت ظهور، آن را ناگهانی معرفی می کنند. به عنوان مثال، در انجیل متّا از زبان عیسی این گونه نقل شده است: «شما نمی توانید زمان و موقع آمدن مرا بدانید؛ زیرا این فقط در ید قدرت خداست. هیچ بشری از آن لحظه (زمان ظهور) آگاهی ندارد حتی فرشتگان، تنها خدا آگاه است.»(۴) یا آن که در انجیل لوقا به نقل از مسیح چنین آمده است: «همیشه آماده باشید؛ زیرا که من زمانی می آیم که شما گمان نمی برید.»(۵)

  • Salar khasteh

لبخند دشمن به کمپین فرمایشی!

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۴ ق.ظ

۴۸ روز مانده به دور نهایی مذاکرات هسته‌ای ایران و ۵+۱ ، اندک‌اندک آرایش طرفین مذاکره شکل و شمایل واقعی خود را پیدا کرده و بسیاری از آنچه که در ابتدای کار ناپیدا بود، آشکار شده است. امروز دیگر کسی مدعی نیست که توافقنامه  ژنو کمر ابرقدرت‌ها را شکسته است که اگر مدعی باشد هم جدی گرفته نمی‌شود. امروز دیگر کسی از آن بعنوان نقطه عطف در تاریخ دیپلماسی ما یاد نمی‌کند که اگر چنین توهمی هم داشته باشد، کارشناسان به آن توجهی نمی‌کنند. امروز ماهیت آنچه که یکسال قبل رهبر فرزانه انقلاب درباره فرجام مذاکرات و بی‌ثمر بودن آن و عدم خوشبینی به نتایج آن فرموده بودند آشکارتر شده و کسی نیست که نداند علیرغم همه همراهی‌های ما، دشمن، سرسوزنی نرمش و همراهی نکرده و حاضر نیست برای شعار عجیب «برد-برد» که برخی با شور و حرارت سر می‌دادند و برای کشف آن پایکوبی به راه انداخته بودند، اهمیتی قایل باشد.

این امر که بی‌تردید ناشی از خوی استکباری دشمن است، گویای یک حقیقت غیرقابل انکار است و آن اینکه عقب‌نشینی از حق مردم، تأثیری در خصومت و دشمنی دیرینه غرب با ما ندارد و موضوع اساساً بحث هسته‌ای نیست بلکه در یک نگاه کلان، بحث بر سر هویت و موجودیت مولود مبارکی به‌نام جمهوری اسلامی است و مادامی که این مولود زنده است و حیات دارد و به تکثیر خود در جهان مشغول است، عناد و دشمنی طرف مقابل هم تمامی ندارد. یقیناً همین حقیقت سبب شد که از خوش‌بینی‌های افراطی روزهای اول به میزان زیادی کاسته شده و مواضع محکمتر و منطقی‌تری اتخاذ شود. تا آنجا که اندیشکده بروکینگز به صراحت به آن اذعان می‌کند و می‌گوید: «برخلاف حال و هوای مطلوبی که به واسطه انتخاب غافلگیر کننده روحانی بعنوان رئیس جمهوری و اعطای اختیارات جدی به وی برای کمک به حل دیپلماتیک مسئله هسته‌ای و دیگر مسایل بر دیدارهای سال گذشته روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل سایه افکنده بود،… روحانی در سفر امسال به نیویورک، مطابق با شرایط تیره و تار منطقه، سبک انتقادی و فاقد لطافت خود را بر ملا کرد و اشتباهات راهبردی غرب را که موجب ایجاد دشمنی‌ها در منطقه شده است به باد انتقاد گرفت.»

این دست اظهارنظرها و همچنین مواضع اصولی رئیس جمهور در نیویورک، از فرمول ایستادگی بر خطوط قرمز نظام و تأثیر آن در ناامیدی غرب از تحلیل ذلت‌بار قراردادهای ننگین به ما حکایت می‌کند. پس از مواضع اخیر بود که گری سیمون- مشاور پیشین اوباما- به صراحت اظهار کرد: «توافق میان ایران و غرب بر سرموضوع هسته‌ای در آینده نزدیک غیرممکن است» او دلیل ناممکن بودن توافق را هم اینگونه تشریح می‌کند: «آمریکا از ایران می‌خواهد که بطور قابل توجهی ظرفیت غنی‌سازی خود را کاهش دهد و آن را به حدود ۲ هزار دستگاه سانتریفیوژ فعال برساند و خواهان اعمال محدودیت به مدت بیش از بیست سال است(!) این در حالیست که ایران از هر گونه کاهش میزان ظرفیت کنونی خود امتناع می‌کند و برایجاد ظرفیت غنی‌سازی صنعتی بیشتر در مدت چند سال تأکید دارد.»

این سخنان، گزارش شفافی است از آنچه آمریکایی‌ها از ما می‌خواهند و آنچه ما بر سرآن چانه می‌زنیم و استقامت می‌کنیم. تا اینجا به ظاهر همه چیز براساس اصول نظام و خط قرمزهای ملی پیش می‌رود و موضوع نگران‌کننده‌ای در کار نیست.

اما در همین ایام دو اتفاق مهم، جبهه دشمن را امیدوار به رخنه در اردوی خودی و تزلزل در خط محکم مدافعان منافع ملی‌ کرد.

دو  اتفاقی که از قضا شخص وزیر خارجه نیز در آن نقش‌آفرین بود و از کسی که بعنوان یک دیپلمات کهنه‌کار از او یاد می‌شود، چنین خطا و غفلت‌های عظیمی، قابل پذیرش و قبول نیست.

نخستین مورد آن به سخنان عجیب و خلاف مصالح ملی وی در پاسخ به هاله اسفندیاری در نیویورک باز می‌گردد و پیش از این در همین ستون به آن پرداخته شده و از تکرار آن پرهیز می‌شود. در حالی که افکار عمومی و تحلیل‌گران مشغول بررسی آثار و تبعات آن سخنان و گره زدن مسئله حیاتی و ملی به منازعات جناحی و استمداد از بیگانگان برای بقاء در قدرت بودند اتفاق تازه‌ای رخ داد و راه را بر هرگونه خوش‌بینی بر سخنان پیشین وی سد کرد. ماجرای تازه طرح خجالت بار یک کمپین با عنوان «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» در فضای مجازی بود. کمپینی که با امضاء ۵ کارگردان سینما آغاز شد و با افشاگری یکی از آنها، خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت، چراغ آن خاموش شد! درباره این کمپین و حواشی آن چند نکته مهم و گفتنی است:

۱- در حالی که نتانیاهو و جان کری، به صراحت اعلام کرده بودند که «عدم توافق بهتر از توافق بد است» سفارش دهندگان کمپین مذکور شعار «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» را انتخاب کرده بودند! این یعنی اعلام نیاز شدید و مبرم به توافق! یعنی پذیرش هر شرط و عهدی به هر قیمتی! صرفاً برای اینکه توافقی کرده باشیم! اما چرا؟!

۲- پاسخ این چرا را چند روز قبل آقای ظریف در پاسخ به هاله اسفندیاری داده بود آنجا که گفت: «وقتی در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ توافقات ما به نتیجه نرسید، مردم مرا بازنشسته کردند و کسان دیگری را روی کار آوردند» (نقل‌به‌مضمون) این یعنی اصل برانجام توافق به هر قیمتی است برای باقی ماندن در قدرت و کوتاه کردن دست رقیب از بازگشت به قدرت! وگرنه چه کسی است که نداند توافق به هر قیمتی، نه با عقل جور در می‌آید و نه با منافع ملی. دلیل دیگری بر این مدعا که حصول توافق به هر قیمتی برای عده‌ای، هدف مهم و نهایی است، عبارتی است که در پوستر این کمپین آمده است: «قبل از پایان سال، بحرانی نهفته، که بر زندگی همه تأثیر گذاشته، می‌تواند حل و فصل شود…» اما نمی‌گوید عامل بحران کیست و حل و فصل آن چه بهایی دارد؟!

۳- در صفحه اینترنتی این کمپین جدولی طراحی شده که چند پرسش را با مخاطب مطرح می‌کند، پرسش‌های جهت‌داری که دقیقاً در پازل ادعاهای چندین ساله غربی‌ها قابل تعریف است! مثلاً از مخاطب پرسیده شده آیا بمب اتمی می‌خواهید؟! با تولید پلوتونیوم موافقید؟! در حالی که می‌دانیم این امور خلاف دکترین هسته‌ای بارها اعلام شده جمهوری اسلامی است و دقیقاً همان اتهامی است که غرب سال‌هاست ما را به آن بهانه تحریم کرده است. پس چه دلیلی دارد که آن را از مخاطب خود بپرسیم!؟ آیا این کار به نوعی صحه گذاشتن به سخن دشمن نیست؟ البته کار به بدیهی‌ترین حقوق مردم مثل اصل غنی‌سازی و تعداد سانتریفیوژها هم رسیده است!

۴- طراحی پوستر و کمپین مذکور، در حالی‌ است که ما در نبردی سخت و نفس‌گیر با دشمنیم و کوچکترین خطای ما یا فرستادن کمترین سیگنال به دشمن، به منزله گرا دادن جبهه خودی است و دست و زبان آنها را به سر مردم ما دراز می‌کند. سال قبل وقتی دولت به بدترین شکل و در یک بزنگاه تاریخی، اقدام به توزیع سبد کالا کرد، برخی گفتند این حرکت به زیان مذاکرات هسته‌ای است و حتی عده‌ای آن را حساب شده دانستند. اما برخی غوغاسالاران آن را رد کردند. اندکی بعد وندی شرمن در ۱۶ بهمن با وقاحت از اقدام نسنجیده دولت اینگونه سخن گفت: «شما دیدید که ایران اخیرا به طور قابل ملاحظه‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه توزیع کرد(!) که به نوعی نشان‌دهنده آن است که کاهش هدفمند تحریم‌ها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است» وقتی عده‌ای می‌دانند که رفتار گذشته آنها بلافاصله با چه برداشت‌هایی همراه می‌شود، چرا اصرار به استمرار حرکات مشکوک و برپایی کمپین سفارشی دارند! کمپینی که بی‌بی‌سی درباره آن می‌گوید: «این کمپین انعکاس‌دهنده «بی‌قراری رو به رشد» جامعه ایرانی است(!) که می‌ترسند تحریم‌های گزنده بین‌المللی ادامه یافته و حتی در صورت عدم توافق تا ۲۴ نوامبر تشدید شود»! به راستی آیا هیچ برداشت دیگری از این کمپین فرمایشی و سفارشی متصور است؟! و آیا برای خدشه‌دار کردن آبروی مردم ایران و نمایش ضعف در آنها، راهی بهتر از این هم وجود داشت!؟

۵- اما چرا گفته می‌شود کمپین نمایشی و فرمایشی؟! از بین ۵ کارگردان امضاءکننده، مجید مجیدی که فردی خوش‌سابقه است بلافاصله پس از اعلام ماهیت کمپین، پرده از راز آن برمی‌دارد و صراحتاً می‌گوید که از طرف‌ آقای ظریف با وی تماس گرفته شده و از او خواسته‌اند برای حمایت از انرژی هسته‌ای به جمع امضا‌کنندگان یک پوستر بپیوندد. او تصریح می‌کند که اساساً در هیچ کمپینی وارد نشده و نام وی به خلاف در آنجا عنوان شده است! اگر این اقدام، فرمایشی و نمایشی نیست پس چه چیزی مصداق این عناوین است!؟ و چرا باید برای یک اقدام و هدف ذلت‌بار، سعی شود از برخی افراد خوشنام به این شکل سوءاستفاده شود؟! در بین امضاکنندگان افراد دیگری هم هستند که سوابق ارزشمندی دارند و احتمال انجام همین معامله با آنها هم وجود دارد. و البته درباره برخی از آنها که داغ وطن‌فروشی و توهین به دفاع مقدس و شهیدان ملت را بر پیشانی دارند، هیچ  انتظاری نبوده و نیست! آنها از قدیم سر در آخور دشمنان قسم‌خورده مردم داشتند.

اکنون باید بپرسید در زمانی که توپ در زمین حریف است و بی هیچ تردیدی، از نگاه دوست و دشمن، عامل عدم حصول توافق، زیاده‌خواهی و خوی استکباری آمریکاست، چه فایده عملی از نشان دادن موضع ضعف و ذلت مردم ایران به دست می‌آید!؟ آن هم وقتی گری سیمور به صراحت درباره پایبندی آمریکا به منافعش می‌گوید: «هیچ نشانه‌ای دال بر آمادگی اوباما برای پذیرش توافق بد که امکان حفظ یا توسعه توانمندی غنی‌سازی ایران را در آینده فراهم آورد، وجود ندارد، چنین توافقی به منافع راهبردی آمریکا لطمه خواهد زد، متحدانش را در منطقه ناامید خواهد کرد و با مخالفت شدید کنگره مواجه خواهد شد».

آیا آن مقدار که آنها در باطل خود پایمرد هستند، ما نباید در حق خودمان پایمرد باشیم؟

حسین شمسیان

کیهان

  • Salar khasteh

چند کشور توسط داعش تهدید می‌شوند؟

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۳ ق.ظ

چند کشور توسط داعش تهدید می‌شوند؟

 گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش که فعالیتهای تروریستی این گروه در ماههای اخیر تیتر یک خبرگزاریهای جهان را به خود اختصاص داده و  اعضای این گروه تروریستی که از هیچ اقدام غیر اخلاقی و غیر انسانی برای ارضای امیال حیوانی خود فروگذار نمی کنند پیوسته از سوی برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و غرب حمایت می شوند و پیوسته درصدد گسترش فعالیتهای خود در منطقه و جهان هستند.

علاوه بر سوریه و عراق، لبنان، الجزایر، نیجریه، لیبی و یمن از جمله کشورهایی هستند که به صورت مستقیم با تهدید جدی داعش روبرو هستند.

داعش از خرداد ماه سال جاری بخش وسیعی از استان نینوی در عراق به اشغال خود در آورد و این کشور را با بحران امنیتی عمیق و گسترده ای مواجه ساخت.

گرچه این گروه تروریستی از بدو تاسیس خود در سال ۲۰۰۶ تاکنون در عراق  فعالیت می کند اما پیش از اشغال موصل در استان نینوا محور عمده فعالیت این گروه تروریستی سوریه و بویژه استان الرقه، دیرالزور، حلب و الحسکه در شمال این کشور بود.

فعالیت این گروه تروریستی طی ماههای اخیر در عراق منجر به محدود شدن تحرکاتش در سوریه نشد تا آنجا که طی روزهای اخیر تا شهر کوبانی در شمال سوریه و نزدیکی مرزهای ترکیه پیش رفته اند و معرکه ای دیگر از کشتار و خونریزی در آنجا به راه انداخته اند.

مناطق مرزی میان سوریه و لبنان نیز یکی از اماکنی است که داعش بر بخشهایی از آن سیطره دارد، چنانکه مناطق کوهستانی “عرسال” و “بریتال” در در مرزهای مشترک سوریه و لبنان طی ماههای اخیر شاهد درگیریهای گسترده میان نیروهای حزب الله و ارتش لبنان است.

از سوی دیگر با گذشت دو هفته از آغاز حملات جنگنده های ائتلاف بین المللی علیه داعش به رهبری آمریکا، به مواضع این گروه تروریستی در عراق و سوریه در روزهای آغازین شروع این حملات گروهی تروریستی در الجزایر اعلام وجود کرد و عنوان “جندالخلافه” را بر خود نهاد.

 این گروه تروریستی که حمایت و وابستگی خود را به داعش اعلام کرده بود با ربودن یک شهروند فرانسوی و قتل وی اعتراض خود را به مشارکت پاریس در حملات اخیر ائتلاف علیه مواضع داعش در عراق نشان داد.

در نیجریه نیز “ابوبکر شیکاو” سرکرده گروه تروریستی بوکوحرام حمایت خود را از داعش اعلام کرد و حتی به تقلید از این گروه تروریستی که در بخشهایی اعلام خلافت کرده بود، در نیجریه اعلام تشکیل خلافت اسلامی کرد.

در چند روز اخیر در لیبی و یمن نیز عده ای با در دست داشتن  علامت و پرچمهای داعش حمایت خود را از این گروه تروریستی اعلام کردند.

طالبان پاکستان هم به طور ضمنی از داعش حمایت کرده است.

این در حالی است که کشورهای حامی داعش همچون عربستان، آمریکا و ترکیه که پیش از این به طور آشکار و پنهان از این گروه تروریستی حمایت می کردند با تشکیل دادن ائتلافی به همراه چند کشور دیگر علیه داعش اعلام کردند که درصدد سرنگونی این گروه تروریستی هستند اما با گذشت دو هفته از آغاز حملات ائتلاف علیه مواضع داعش در سوریه همچنان شاهد پیشروی این گروه تروریستی در سوریه هستیم، چنانکه مواضع داعش در کوبانی(عین العرب) در شمال سوریه با آنکه بارها مورد هدف جنگنده های ائتلاف قرار گرفته است اما تروریستهای داعش همچنان در حال پیشروی در شمال سوریه هستند.

 منبع: مشرق
  • Salar khasteh